تخیل لازمه ادبیات دفاع مقدس است
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۶۷۱۷۸
ایسنا/خوزستان کتاب «معجزه نزدیک است» درباره زندگی جانباز نابینای عرب است که از روزهای اولیه جنگ در عملیاتهای مختلف حضور داشته تا جایی که چشمش را از دست میدهد و نابینا میشود. روایتگر کتاب «معجزه نزدیک است» با دقت بسیار زیاد نهتنها ماجرای حضورش در دفاع مقدس را مطرح کرده بلکه به گذشتههای دور زندگیاش برگشته و این یکی از ویژگیهای این کتاب بهشمار میآید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرامرز گرجیان در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه تخیل لازمه ادبیات دفاع مقدس است، گفت: براساس تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه نویسندهها باید تلاش کنند رمان دفاع مقدس بنویسند من نیز سعی کردهام آثاری که ارایه میکنم در قالب رمان به نگارش دربیاورم.
نویسنده کتاب «معجزه نزدیک است» با اشاره به اینکه کتاب قبلی، «اینجا صدایی نیست»، نیز در قالب رمان نگاشته شده است، اظهار کرد: در اثر اخیر با توجه به بهرهگیری که در کتابهای قبل داشتم تلاش کردم به ظاهر جنگ که بیشتر تیر و ترکش است و خیلی در این باره گفته شده و شاید خیلی مورد پسند مخاطبان نباشد و آن قدر گفته شده که شاید تکرار مکررات باشد کمتر بپردازم.
وی اضافه کرد: اگرچه به بخشهای مهمی که راوی در آن حضور داشته و قابل گفتن و تامل بودند پرداخته شده؛ ژانر این اثر و سبک و سیاق کار به گونهای بود که از فرم و ریتم رفت و برگشت و تردد در زمان بهره بردم تا اینکه بتوانم هر چه زیباتر درام را وارد قصه کنم.
این داستاننویس با بیان اینکه قصه این کتاب به گونهای شد که شاید اگر منصفانه به کل اثر نگاه شود فضای درام داستان به برشهایی که در جنگ زده شده برتری دارد، افزود: اگرچه قهرمان داستان یک عنصر ثابت است؛ همین قهرمان به گونهای دستاویز قلم شده که از ابتدا تا انتهای قصه به هر آنچه اتفاق میافتد از نگاه خودش پرداختهام و هیچ گونه دخل و تصرفی در نگاه این جانباز نداشتهام.
گرجیان خاطرنشان کرد: مصاحبهها برای نگارش این کتاب از سال ۱۳۹۶ انجام شد و بیشتر آنها در یک ماه که به اهواز رفتم و گفتوگوهایی که با راوی انجام دادم صورت گرفت. در این ایام تقریبا موفق شدم تمام ماجراهای زندگی این جانباز و دوران جنگ را دریافت کنم.
او گفت: درست است که من در جنگ حضور داشتهام اما مواردی که محمدحسن به عنوان راوی این اثر به آنها اشاره میکرد شنیدنی بود. در جنگ اتفاقات زیادی دیدم اعم از انفجارهای مختلف که صورت میگرفت، افرادی که به شهادت میرسیدند و بسیاری از اتفاقات تلخ و شیرین دیگر که اشک به چشم ما میآورد اما تعریفهای محمدحسن دوباره پس از سالهای طولانی اشک من را درآورد و تا مدتهای مدید پس از اینکه به تهران بازگشتم نمیتوانستم قلم دست بگیرم و بنویسم. نکته جالب برای من این بود که بعد از این همه سال هیچ نویسندهای به سراغ این جانباز نیامده بود. شاید یکی از دلایلش این باشد که نویسندهها به درجات توجه میکنند.
وی بیان کرد: در کتاب «معجزه نزدیک است»، زندگینامه محمدحسن را از پنج سالگی این جانباز شروع کردم، چون حافظه قوی داشت و با توجه به اینکه محمدحسن یک زندگی روستایی داشت پرداختن به موضوع زندگی او بسیار اهمیت داشت.
این سینماگر با بیان اینکه عنوان کتاب را ابتدا «چقدر معجزه نزدیک است» انتخاب کردم بعد اندازه را از آن گرفتم و به عنوان کنونی آن، «معجزه نزدیک است»، تغییر یافت توضیح داد: این عنوان به یکی از برشهای کتاب که فصل پایانی کتاب است مربوط میشود؛ جایی که محمدحسن دچار اتفاقی میشود که چشمان خود را از دست میدهد؛ چشمان سبزی که پر از حرف بود اما محمدحسن این چشمها را یک معجزه الهی قلمداد میکرد و میگفت اینها را خداوند به من هدیه داده بود و من آنها را به اسلام و انقلاب هدیه کردم و زمانی که این اتفاق برای محمدحسن میافتد جمله «معجزه نزدیک است» بر زبان وی جاری میشود.
او با اشاره به این که من عنوان معجزه را به عنوان معما در کتاب مطرح کردم، گفت: چون کار من فیلمسازی است و معمولا هر کارگردان یا نویسنده در ابتدای کار طرح معما میکند که مخاطب درگیر موضوع شود و در پایان گرهگشایی که میشود حس خوبی به مخاطب دست میدهد. من فکر میکنم «معجزه نزدیک است» را مخاطب باید در لابهلای قصه محمدحسن پیدا کند.
گرجیان با بیان اینکه با ارایه این اثر توانستهام در حوزه خاطرات شفاهی دفاع مقدس نوع نگارش تازهای ارایه دهم گفت: این هم شاید برگرفته از فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد که اگر سالها هم تلاش کنیم و از جنگ بنویسیم باز هم شاید کم باشد. ما الان تازه به لایههای زیرین جنگ رسیده ایم؛ جایی که بهنظر میرسد ادبیات دفاع مقدس را به سمت و سویی که باید میرفت هدایت میکند.
این نویسنده افزود: ما زمانیکه به رماننویسی در عرصه دفاع مقدس دست پیدا کنیم، میتوانیم بگوییم به آن چیزی که باید رسیدهایم.
این فیلمساز با بیان اینکه در نگارش آثارم معمولا با شخصیتها و قهرمانهایی که برای نوشتن داستان زندگیشان معرفی میشوند ابتدا نشست خودمانی خواهم داشت و ظرفیت قصه را میسنجم که آیا میتوانم به سمت و سوی رمان بکشانم یا خیر، گفت: درمورد کتاب «معجزه نزدیک است» نیز به نظرم ویژگی ناب این کتاب نزدیک بودن آن به فضای رمان است.
گرجیان در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوانیم از شخصیتهای انقلاب و دفاع مقدس رمان زندگینامهای بنویسیم و در این عرصه تا چند اندازه میتوانیم وارد عالم خیال شویم و دست به تخیل بزنیم؟توضیح داد: گابریل گارسیا مارکز، از نویسندگان بزرگ آمریکای لاتین هست، که با نوشتن کتاب «صد سال تنهایی» بحث تازهای در عرصه ادبیات وارد کرد و این بحث همان تخیلی هست که به آن اشاره شد و این نکته یکی از خصیصههای برجسته رمان صد سال تنهایی مارکز میشود.
وی اضافه کرد: هدفم از مطرح کردن این موضوع این است که بگویم رمان از تخیل جدا نیست و زمانی ما میتوانیم این کار را انجام دهیم و از قدرت تخیل در آثار دفاع مقدس بهره ببریم که حصارهایی که در این عرصه وجود دارد دیگر نباشد.
گرجیان با بیان اینکه در کتاب «معجزه نزدیک است» به راوی گفتم ۷۰ درصد مطالب این کتاب سهم شما و ۳۰ درصد آن سهم من است، گفت: آن ۳۰ درصد تخیل است که وارد این اثر میشود. به این ترتیب از راوی خواستم با تخیل ردپای خود را در آن کتاب بر جای بگذارم. البته تخیلی که بسته است. یعنی نقطه الحاقی با واقعیت دارد.
این نویسنده ادامه داد: این همان کاری است که مارکز در کتاب صد سال تنهایی خود انجام میدهد و تخیل و واقعیت را به قدری با هم درآمیخته که نمیتوانیم مرزی بین تخیل و واقعیت را در کتاب پیدا کنیم.
وی معتقد است: اگر این اتفاق در ادبیات دفاع مقدس ما بیفتد که آثار حاصل ۳۰ درصد واقعیت و ۷۰ درصد تخیل باشد، یعنی به نقطهای برسیم که تخیل بتواند حرف بزند، آن وقت ادبیات دفاع مقدس حرف برای گفتن خواهد داشت.
جانباز محمدحسن نیسی
او با تاکید بر اینکه سوژههای دفاع مقدس موجودات فرازمینی نیستند، تصریح کرد: آنها مثل همه انسانها هستند. فکر و احساس دارند و هر آنچه برای آنها اتفاق میافتد براساس قوانین حاکم بر زمین است. اکثر کتابهای دفاع مقدس را که مطالعه میکنم، به نظرم هر روز و هر سال که جلوتر میرویم آثار ما ضعیفتر میشود.
گرجیان با تاکید این مطلب که شاید یکی از دلایل این معضل سفارشدهندهها و سیاستگذاران این عرصه باشند که برای آنها انتشار کتاب ۷۰۰ صفحهای ملاک و میزان است، گفت: معضل دیگر این است که نویسندهها گمان میکنند هر اثری را درجات رزمنده برتر میکند که من اصلا این موضوع را قبول ندارم و با آثاری که ارایه کردهام این نکته را کاملا رد میکنم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها دفاع مقدس کتاب استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی ورزشی ادبیات دفاع مقدس معجزه نزدیک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۶۷۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی